دکتر شیرین احمد نیا در مورد تبعات و انتظارات مربوط به افزایش حقوق اعضای محترم هیات علمی می گویند:
از وقتی حقوق اعضای هیئت علمی دانشگاههای دولتی به میزان قابل توجهی افزایش پیدا کرد، صحبت از این به میان آمد که پس در ازای این افزایش حقوق باید ساعات تدریس موظف ایشان و در پی آن ساعات حضورشان - به "تماموقت "- افزایش یابد! کمابیش میشنیدم که بهتدریج این سیاست جدید در دانشگاههای مختلف در حال اجرا است. اخیراً در جلسهای به دعوت مقام معاونت دانشگاه شخصاً از ایشان شنیدم که قرار است ساعات کار اعم از تدریس و حضور در دانشگاه به میزان 40 ساعت در هفته افزایش یابد و اگر کسی این میزان حضور را رعایت نکند...
سالها اساتید به دلیل پایینبودن نسبی میزان حقوقشان مجبور بودند به تدریس بیش از ساعات موظف یا همکاری با دانشگاهها و مؤسسات دیگر رو بیاورند یا با انواع فعالیتهای دیگر مثل اجرای طرحهای تحقیقاتی و مشاورهدادن و پذیرفتن مسئولیتهای شغلی دیگر و غیره کسری درآمد خود را جبران نمایند که این برای همه البته مقدور نبود. این روزها تغییر میزان ساعات کاری با این استدلال صورت میپذیرد که با توجه به افزایشی که در میزان حقوق دریافتی بعمل آمده، دیگر ضرورتی ندارد اساتید به فعالیتهای خارجازدانشگاه رو بیاورند و میبایستی تماموقت در خدمت دانشگاه مربوطه باشند.
صرفنظر از این که متذکر شوم حقوق اعضای هیئت علمی تا پیش از افزایش عمدهی مذکور، در حد غیر منصفانهای ناهماهنگ با شرایط تورم و حتی حقوق دریافتی برخی دیگر از کارکنان دولت بود (که به عنوان مثال حقوق دریافتی این جانب با مدرک دکترای تخصصی را از حدود ماهی نزدیک 300 هزار تومان به حدود 700 هزار تومان افزایش داد.) و این افزایش، در واقع، تعادلی را که میبایستی خیلی پیش از این برقرار میشد تا حدودی برقرار کرده، ذکر این نکته ضروری است که انجام کار در حیطهی دانشگاه و تحقیق را نمیتوان بهسادگی با کار در سایر نهادها و سازمانها برابر یا قابل مقایسه دانست. استاد دانشگاه یا یک محقق کسی نیست که فکر و ذهنش از ساعت 8 به کار بیافتد و ساعت چهار بعد از ظهر با زدن کلیدی از کار متوقف شود. ساعات کارایی و تولید علمی او را نمیتوان در چارچوب زمانی مشخص قرار داد که بتوانیم او را مجبور کنیم که پنج روز هفته را بیا و پشت میزت در دانشگاه بنشین تا به استاد یا محقق خوبی برای ما تبدیل شوی! من البته قائلم به این که در بسیاری مشاغل دیگر هم نمیتوان یا نباید چنین چارچوبهایی را به کارکنان تحمیل کرد اما ماهیت کار علمی و پژوهشی آشکارتر از آن است که بخواهیم اینک در آن چون و چرا کنیم. استاد دانشگاه نوعی هر کجا که باشد در خارج از فضای کلاس و دانشگاه یا در فضای کاری در منزل یا حتی ضمن تعاملات اجتماعیاش با دوستان و اطرافیان ذهنش درگیر دغدغههای مطالعاتیاش است. اگر قرار بود ساعات واقعی کار آکادمیک این افراد را ملاک قرار دهند از چهلساعت فراتر میرفت... چهلساعت را از کجا آوردهاید؟!
من به عنوان نمونه اساتید دانشگاهی را در فضای دانشگاهی انگلستان شاهد بودم که روزهای تعطیل خود را داوطلبانه به محل دفتر خود در دانشکده میآمدند برای مطالعه شخصی، تکمیل مقالات یا پاسخگویی به دانشجویان علاقمند به مباحثه یا آنها که تحت فشار زمانی برای تحویل تزشان بودند. البته آنها در محل کارشان گذشته از میز و صندلی و چراغ رومیزی، هر یک، از دستگاه کامپیوتر مستقل و دسترسی به اینترنت و کتابخانهی غنی دانشگاه و دسترسی به پرینتر و سهمیه کاغذ نامحدود برای چاپ و خدمات جانبی و غیره هم برخوردار بودند. مسئولین دانشگاهی در آنجا به بازده کاری اساتیدشان که در قالب دانشجویان کارآمد و مقالههای تحقیقاتی و کتب معتبر علمی خود را نشان میداد، نظر داشتند و جو رقابتی شدیدی برای ارتقای معیارهای علمی بر اعضای هیئت علمی حاکم بود.