اخبار موسسه آموزشی و پژوهشی علمی - کاربردی

اخبار ٬ مقالات٬ اختراعات اساتید و دانشجویان در عرصه علم و صنعت

اخبار موسسه آموزشی و پژوهشی علمی - کاربردی

اخبار ٬ مقالات٬ اختراعات اساتید و دانشجویان در عرصه علم و صنعت

اصول اخلاقی تدریس دانشگاهی

اسکندر قلی پور :

مقاله اصول اخلاقی تدریس دانشگاهی حاوی اطلاعات مفیدی در ارتباط با تدریس دانشگاهی است و به نظر می رسد ترجمه و درج آن در نشریه می تواند برای خوانندگان مفید باشد. خواندن این مقاله به مدرسان و همکاران عزیز توصیه می شود.

ترجمه این مقاله توسط خانم پرستو قراباغی و از روی متن اولیه که توسط آقای مهندس اسماعیل میرزایی معرفی شده است، انجام گرفته است. درحال حاضر آدرس این متن در سایت دانشگاه مانیتوبا تغییر کرده است.

 

Ethical Principles

 

in University

 

Teaching

 

Authors: Harry Murray, Eileen Gillese,

Madeline Lennon, Paul Mercer, and Marilyn

Robinson

ترجمه: پرستو قراباغی

اصول اخلاقی تدریس دانشگاهی

مقدمه

هدف این نوشته گردآوری مجموعه ای از اصول اخلاقی پایه ای است که مسئولیت های حرفه ای اساتید دانشگاه را به عنوان معلمین مشخص می سازد.

مفهوم اصول اخلاقی در اینجا به صورت دستورالعمل های کلی، ایده آل و یا مورد انتظار بیان می شود. در طراحی و تحلیل تدریس دانشگاهی باید معیارهای فوق را در کنار شرایط و موقعیت های مرتبط مورد توجه قرار دهیم.

این نوشته قصد ندارد فهرستی از قواعد تخطی ناپذیر، یا یک آیین نامه سازمان یافته همراه با تشریح مجازات های ناشی از سرپیچی از قوانین ارائه دهد. همچنین هدف از این نوشته نقض مفهوم آزادی دانشگاهی نیست. برعکس، هدف ما توصیف روش هایی است که اجازه می دهند آزادی دانشگاهی به صورت مسئولیت پذیرانه اجرا شود.

در آخر متذکر می شویم که مجموعه حاضر حاصل یک بررسی اولیه است، و نمی توان آن را به عنوان یک دستاورد نهایی که بدون نیاز به بحث و بررسی قابلِ اعمال باشد، تلقی کرد.

اصل اول: کارآمدی محتوای درسی

یک معلم دانشگاه از مباحث درس آگاهی کافی دارد و اطمینان دارد که محتوای درسی به روز، دقیق، نمایانگر و مناسب درس مربوطه در برنامه درسی دانشجویان است.

این اصل بیان می کند که یک معلم موظف است کارآمدی محتوای درسی را نه تنها در زمینه های مورد علاقه شخصی خود، بلکه در همه زمینه های مربوط به اهداف درس، در سطح بالایی نگه دارد. مقصود از متناسب بودن محتوای درسی آنست که آنچه عملاً در برنامه یک درس آموزش داده می شود، با اهداف ذکر شده برای آن درس سازگار باشد و دانشجویان را در حد مورد نیاز برای دروس بعدی که درس مربوطه پیش نیاز آنها است، آماده سازد. نمایانگر بودن محتوای درسی به این معنا است که برای موضوعاتی که در مورد آنها اختلاف نظر یا برداشت های متفاوت وجود دارد، دیدگاه های نوعی بیان شده و دورنمای آنها مورد بررسی قرار گیرد. دستیابی به کارآمدی محتوای درسی نیازمند آنست که معلم گام های فعالی در راستای به روز کردن اطلاعات خود در زمینه های مرتبط با درس بردارد، از محتوای دروس پیش نیاز درس مربوطه یا دروسی که آن درس پیش نیاز آنها است آگاهی داشته باشد، و عناوین مهم و دیدگاه های مختلف مرتبط با درس را ارائه دهد.

نمونه های بارزی از ناتوانی در دستیابی به کارآمدی محتوای درسی زمانی رخ می دهند که یک مدرس درسی را آموزش دهد که در زمینه آن پایه علمی کافی نداشته باشد، مدارک تحقیقاتی موجود را به منظور حمایت از نظریه یا خط مشی اجتماعی مورد علاقه خود به اشتباه تفسیر کند، یا در حالی که موظف است یک درس تحقیقاتی پیش نیاز را تدریس کند، تنها به موضوعاتی بپردازد که نسبت به آنها علاقه شخصی دارد.

اصل 2: کارآمدی آموزشی

یک معلم کارآمد در زمینه های آموزشی اهداف درس را برای دانشجویان تشریح می کند، از روش ها و استراتژی های جایگزین آموزشی آگاه است، و برای تدریس خود روش هایی را انتخاب می کند که طبق مدارک تحقیقاتی (شامل تحقیقات شخصی) در کمک به دانشجویان برای رسیدن به اهداف درسی مؤثر می باشند.

این اصل بیان می کند که یک معلم باید علاوه بر دانستن مفاهیم درس، در زمینه نحوه تدریس نیز دانش و مهارت کافی داشته باشد. به عنوان مثال تشریح اهداف، انتخاب روش های تدریس مؤثر، ایجاد موقعیت برای تمرین و دریافت بازخورد، و توجه به تفاوت های دانشجویان نمونه هایی از رفتارهای نشان دهنده کارآمدی آموزشی می باشند. در صورتی که تبحر در یک مهارن خاص جزو اهداف درس است و در آزمون نهایی نیز سنجیده می شود، معلم در طول ترم به دانشجویان فرصت کافی می دهد تا آن مهارت را تمرین کنند و از نحوه عملکرد خود بازخورد دریافت نمایند. اگر روش های یادگیری دانشجویان مختلف یا گروه های دانشجویی مختلف با یکدیگر تفاوت عمده دارند، معلم از این تفاوت ها آگاه است و در صورت امکان روش تدریس خود را مورد به مورد تغییر می دهد.

برای دستیابی به کارآمدی آموزشی، یک مدرس گام های مؤثری برای به روز بودن در زمینه استراتژی های آموزش، که به دانشجویان کمک می کند دانش و مهارت مربوطه را بیاموزند و فرصت های آموزشی برابری برای گروه های مختلف ایجاد می کند، بر می دارد. این مورد ممکن است شامل مطالعه متون آموزشی عمومی یا آیین نامه ای، شرکت در کارگاه ها و کنفرانس ها، یا تجربه کار با روش های جایگزین برای تدریس یک درس یا گروه خاصی از دانشجویان باشد.

مثال های بارزی از ناتوانی در دستیابی به کارآمدی آموزشی عبارتند از به کارگیری روش های آموزشی ناسازگار با اهداف درس (به عنوان نمونه برگزاری امتحانی که تنها سؤالات حفظی را در بر می گیرد، در حالی که هدف درس آموزش مهارت های حل مسأله است)، و ندادن فرصت کافی به دانشجویان برای تمرین یا یادگیری مهارت هایی که جزو اهداف درس هستند و در آزمون نهایی نیز سنجیده می شوند.

اصل 3: پرداختن به موضوعات حساس

موضوعاتی که از نظر دانشجویان حساس یا ناراحت کننده هستند باید در فضایی باز، صادقانه و مثبت بررسی شوند.

معلم باید موضوعاتی را که از دید دانشجویان حساس است شناسایی کرده و ابتدا توضیح دهد که چرا لازم است در برنامه درسی به آنها پرداخته شود. سپس معلم دیدگاه خود را در مورد آن موضوع مطرح می کند، و آن را با سایر دیدگاه ها یا برداشت ها مقایسه می نماید، و به این ترتیب پیچیدگی موضوع را برای دانشجویان مشخص می کند و به آنها می فهماند که رسیدن به یک نتیجه گیری بی طرفانه بسیار دشوار است. در نهایت به منظور ایجاد فضایی سالم و باز برای بحث کلاسی، معلم از همه دانشجویان دعوت می کند که نظر خود را در مورد موضوع بیان کنند، برای بحث قوانینی تنظیم می کند، همواره با دانشجویان محترمانه برخورد می کند، حتی اگر لازم باشد با نظر آنها مخالفت کند، و دانشجویان را نیز تشویق می کند که با دوستان خود با احترام برخورد کنند.

به عنوان نمونه ای از یک موضوع حساس، می توان به نمایش فیلمی که در آن صحنه هایی از سوء استفاده از کودکان وجود دارد، در یک کلاس روانشناسی اشاره کرد. با فرض آنکه نمایش این فیلم تقش آموزشی مثبتی به همراه خواهد داشت، از طریق اخطار به دانشجویان در مورد محتوای فیلم پیش از شروع آن، توضیح در مورد علت قرار دادن نمایش فیلم در برنامه درسی، و دادن فرصت به دانشجویان برای بحث در مورد فیلم، می توان ناراحتی و نگرانی ایجاد شده در دانشجویان بر اثر تماشای فیلم را کاهش داد.

اصل 4: رشد دادن دانشجو

مسئولیت بسیار مهم یک معلم کمک به رشد فکری دانشجویان، دست کم در زمینه تخصص او، و خودداری از انجام اعمالی مانند استثمار و تبعیض می باشد که منجر به کاستن از رشد دانشجو می گردد.

طبق این اصل، وظایف اولیه یک معلم عبارتند از: طراحی آموزش هایی که به یادگیری کمک کند و دانشجو را به استقلال و داشتن تفکر ناوابسته تشویق نماید، رفتار همراه با احترام و متانت با دانشجو، و خودداری از انجام رفتارهایی که رشد دانشجو را دچار اختلال می کنند. عدم موفقیت در مسئولیت پذیری در قبال رشد دانشجو زمانی حادث می شود که معلم بدون آمادگی لازم به کلاس بیاید، نتواند آموزش های مؤثری طراحی کند، دانشجویان را مجبور به پذیرفتن یک ارزش یا دیدگاه خاص نماید، یا برداشت های نظری جایگزین دیدگاه خود را بررسی نکند. (اصول 1، 2 و 3 را ببینید.)

نمونه های نامشخص تر عدم موفقیت در مسئولیت پذیری در قبال رشد دانشجو ممکن است در صورتی رخ دهند که معلمان اختلاف قدرت بین خود و دانشجویان را نادیده بگیرند و طوری رفتار نمایند که دانشجویان مورد استثمار قرار بگیرند و یا بدنام شوند. چنین رفتارهایی شامل تبعیض جنسی یا نژادی، دادن عناوین تحقیر کننده به دانشجویان، در اختیار گرفتن عنوان نویسنده اصلی یا تنها نویسنده مقاله ای که حاصل تعریف مسأله، طراحی و اجرای یک همکار دانشجو می باشد، سهل انگاری در تصدیق دین های دانشگاهی یا فکری به دانشجویان، و محول کردن کارهای تحقیقاتی که در راستای اهداف معلم هستند، اما با اهداف آموزشی درس بی ارتباطند، می باشد.

در برخی موارد ممکن است مسئولیت معلم در برابر کمک به رشد دانشجو در مقابل مسئولیت های او نسبت به مراکز دیگر مانند دانشگاه، قوانین انضباطی، یا جامعه قرار گیرند. به عنوان مثال، چنین حالتی ممکن است زمانی اتفاق بیفتد که یک دانشجوی ضعیف از معلم درخواست توصیه نامه برای مقاطع تحصیلی بالاتر نماید، یا زمانی که دانشجویی با ناتوانی های آموزشی درخواست محل سکونت نماید که موافقت با درخواست او مستلزم ایجاد تغییراتی در استانداردهای رتبه دهی معمول باشد. در واقع قاعده سریع و مشخصی در چنین موقعیت هایی وجود ندارد. معلم باید تمام مسئولیت های مغایر با یکدیگر را ارزیابی کند، در صورت امکان با افراد دیگری مشورت نماید، و به یک تصمیم گیری عقلانی برسد.

اصل 5: داشتن رابطه دوگانه با دانشجویان

به منظور جلوگیری از ایجاد دلبستگی، یک معلم با دانشجویان خود وارد روابط دوگانه ای که منجر به کاهش رشد دانشجو یا تبعیض گذاری از طرف معلم می شوند، نمی گردد.

این اصل بیان می کند که معلم وظیفه دارد روابط خو را با دانشجویان بر روی اهداف آموزشی و دانشگاهی متمرکز کند. بارزترین نمونه یک رابطه دوگانه که احتمال دارد ناخواسته به معلم آسیب برساند و یا از رشد دانشجو بکاهد، داشتن هرگونه روابط جنسی یا روابط خصوصی نزدیک با یک دانشجوی فعلی می باشد. سایر روابط دوگانه مشکل ساز عبارتند از قبول کردن وظیفه تدریس (یا نمره دهی) به یکی از بستگان درجه یک، یک دوست صمیمی یا شخصی که کارمند، بیمار یا شریک تجاری معلم است، داشتن معاشرت بیش از حد با دانشجویان در خارج کلاس، چه به صورت فردی و چه گروهی، قرض دادن پول به دانشجویان یا قرض گرفتن پول از آنها، هدیه دادن به دانشجویان یا پذیرفتن هدیه از آنها، و معرفی یک پیش نیاز درسی که دانشجویان را ملزم می سازد در یک حرکت سیاسی که معلم طرفدار آنست، شرکت کنند. حتی اگر معلم عقیده داشته باشد در چنین شرایطی نسبت به این دانشجویان بی طرف باقی خواهد ماند، تصور تبعیض گذاری از سوی سایر دانشجویان همانقدر مخرب خواهدبود که اِعمال واقعی تبعیض گذاری یا ناعادلانه برخورد کردن توسط معلم مخرب است. در صورتی که یک معلم با وجود تلاش برای جلوگیری از رخ دادن چنین اتفاقی، درگیر یک رابطه دوگانه با دانشجویی شود، وظیفه معلم است که هر چه سریع تر مدیر خود را از وضعیت باخبر سازد، تا هماهنگی های لازم برای نظارت و ارزشیابی دانشجو انجام گیرد.

هرچند ایجاد روابط دوستانه با دانشجویان در داخل و خارج کلاس منافع آموزشی محرزی در پی خواهد داشت، اما خطرات جدی تبعیض گذاری، به خطر افتادن استانداردهای دانشگاهی، و لطمه به رشد دانشجو را نیز ایجاد می کند. معلم وظیفه دارد از وقوع این خطرات یا ایجاد تصور در سایرین نسبت به این موارد جلوگیری نماید.

اصل 6: رازداری

نمرات دانشجویان، سوابق حضور و غیاب آنها، و مکالمات خصوصیشان محرمانه تلقی می شود، و تنها در صورتی می توان آنها را پخش کرد که دانشجو رضایت داشته باشد، یا برای اهداف قانونی در ارتباط با دانشگاه به کار روند، و یا در صورتی که مدارک منطقی گواه بر اینکه آشکار ساختن آنها برای دانشجو سودمند خواهدبود یا مانع آسیب رسیدن به دیگران می شود، وجود داشته باشند.

این اصل بیان می کند که روابط بین استاد و دانشجو باید در سطح روابط بین وکیل و موکل، یا دکتر و بیمار، محرمانه باقی بماند. تخطی از رازداری در روابط استاد – دانشجو ممکن است منجر به سلب اعتماد دانشجو نسبت به استاد گردد که کاهش انگیزه دانشجو را در زمینه فراگیری درس به همراه خواهد داشت. هر قانون یا سیاستی که در مورد محرمانه بودن سوابق دانشجو اتخاذ می شود، باید در شروع ترم به طور کامل برای دانشجو تشریح گردد.

در غیاب دلایل کافی (مانند رضایت دانشجو، هدف قانونی، یا سودمند نبودن برای دانشجو) هر یک از اعمال زیر می توانند به عنوان تخطی از رازداری استاد تلقی شوند: ارائه سوابق دانشگاهی دانشجو به یک کارفرما، محقق یا کارآگاه خصوصی بالقوه، در میان گذاشتن نمرات یا مشکلات تحصیلی یک دانشجو با اساتید دیگر، و به کارگیری تجربیات شخصی یک دانشجو به عنوان ابزار تحقیق یا تدریس. همچنین، انباشتن برگه های تصحیح شده دانشجویان در جعبه ای خارج از دفتر استاد به همه دانشجویان اجازه می دهد نمرات سایرین را ببینند، و در نتیجه منجر به نقض محرمانه نگه داشتن نمرات دانشجو خواهد شد. برای جلوگیری از بروز این مشکل می توان به دانشجویان اجازه داد در ساعات اداری شخصاً برگه های خود را از استاد تحویل بگیرند، و یا برگه ها را بدون قرار دادن نمره یا مشخصات دانشجو بر روی صفحه اول به دانشجویان بازگرداند.

اصل 7: احترام به همکاران

یک مدرس دانشگاه برای همکاران خود احترام قائل است و با هدف پرورش استعدادهای دانشجویان با آنها همکاری می کند.

منظور از این اصل آنست که اساتید می بایست در برخورد های درسی با یکدیگر، پرورش دانشجویان را در مرتبه اول اهمیت قرار دهند. اختلاف نظرهای بین همکاران در ارتباط با تدریس می بایست به صورت خصوصی، و تا حد امکان بدون لطمه زدن به پرورش دانشجویان رفع شوند. اگر یکی از استید نسبت به کارآمدی یا مسائل اخلاقی همکار خود مشکوک است، وظیفه دارد موضوع را به طور کامل مورد تحقیق قرار دهد و پیش از انجام هر عملی، به طور خصوصی با وی مشورت نماید.

یکی از مصادیق بی احترامی نسبت به همکاران، نسبت دادن القاب تحقیر کننده به اساتید دیگر در داخل کلاس است. به عنوان مثال ممکن است یکی از استادان اطلاعات تدریس شده توسط استاد دیگری را بی ثمر خوانده و مطالب خود را جایگزین آنها نماید، یا یکی از اساتید به دانشجوی خود اجازه ندهد درسی را با استاد خاصی که مورد علاقه او نیست بردارد، در حالی که گذراندن درس مذکور می تواند برای دانشجو مفید باشد.

اصل 8: ارزیابی درست از دانشجویان

با توجه به آنکه ارزیابی عملکرد دانشجویان در دانشگاه و زندگی و شغل آنها بسیار حائز اهمیت است، مدرسان موظفند اقدامات لازم را برای اطمینان از آنکه ارزیابی دانشجویان صحیح، باز، منصفانه، و سازگار با اهداف درس است، انجام دهند.

این اصل بیان می کند که معلم از تحقیقات انجام شده بر روی مزایا و معایب سایر روش های ارزیابی که می توانند جایگزین روش او شوند، آگاه است، و بر اساس این آگاهی روش ارزیابی خود را طوری برگزیده است که با اهداف درس سازگار بوده و در عین حال تا حد ممکن صحیح و قابل اطمینان باشد. به علاوه، مراحل ارزشیابی و نمره دهی در شروع ترم به طور شفاف برای دانشجویان تشریح شده، و مگر در موارد خاص، هیچ انحرافی از روش های شرح داده شده صورت نمی گیرد. امتحانات دانشجویان، برگه های آنها و تکالیفشان با دقت و منصفانه و با استفاده از یک سیستم نمره دهی منطقی، که قابل تشریح برای دانشجویان است، تصحیح می گردند. با توجه به تعداد دانشجویان کلاس، روشی سریع و دقیق برای دریافت بازخورد دانشجویان از عملکردشان در کلاس اتخاذ می شود، به آنها در مورد نحوه نمره دهی به کارهایشان توضیح داده می شود، و پیشنهادات سازنده ای برای بهبود وضعیت آنها در درس ارائه می گردد. همچنین، استادها در نوشتن توصیه نامه برای دانشجویان بی طرفانه و منصفانه عمل می کنند.

نمونه ای از ارزشیابی نادرست آنست که مهارت هایی را که جزو اهداف اعلام شده درس نبوده اند، و یا در طول ترم فرصت کافی برای تمرین آنها به دانشجویان داده نشده است، بسنجند. یک نمونه دیگر تخطی از ارزشیابی صحیح هنگامی رخ می دهد که یک درس توسط دو استاد مختلف تدریس شود، اما نحوه ارزشیابی یا نمره دهی آنها طوری باشد که دانشجویانی با سطح عملکرد یکسان نمرات بسیار متفاوتی کسب کنند.

اصل 9: احترام به مؤسسه آموزشی

با هدف پرورش دانشجویان، یک استاد دانشگاه از اهداف و سیاست های آموزشی، و استانداردهای مؤسسه ای که در آن مشغول به تدریس است آگاه بوده و به آنها احترام می گذارد.

این اصل بیان می کند که یک مدرس موظف است در راه پیشرفت دانشگاه عمل کند، اهداف آموزشی و استانداردهای دانشگاه را رعایت نماید، و از سیاست ها و قوانین مربوط به آموزش دانشجویان پیروی کند.

نمونه های بارز زیر پا نهادن اصل احترام به مؤسسه آموزشی شامل مشغول شدن بیش از حد به مشاغل خارج از دانشگاه است، به طوری که انجام مسئولیت های آموزشی را دچار اختلال سازد، و همچنین نا آگاه بودن و یا بی توجهی کردن نسبت به قوانین دانشگاه در مورد تهیه طرح کلی دروس، زمان بندی امتحانات، و یا سوء اداره مسئولیت های دانشگاهی می باشد.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد